قطرات اشک ...
وجودم دیگه حسی نداره...چشمام دیگه سوی برای دیدن نداره...ضربان قلبم هر بار آروم تر از بار قبل به در سینم میکوبه...چرا همیشه تلخ ترین روزها رو کسی واست می سازه که قشنگترین لحظات رو باهاش داشتی...؟روز به روز دارم پیرتر و افسرده تر میشم .خدایا سرنوشت من چیه؟
خدایا کمک کن...